چمدانواژه
چمدانواژه Portmantou word از ادغام و به هم پيوستن دو يا چند کلمه به وجود می آيد. مثل intrinsicate ترکيبی است از دو واژه intrinsic و intricate . در فارسی هم از اين ترکيب ها هست. مثلا " شتر گاو پلنگ" و يا در شعر معاصر شاملو به چنين تجربه ای دست زده است، از جمله" شيرآهنکوه" و " گاوگند چاله دهان". منتها در فارسی بعضی از حروف به حرف ماقبل يا حرف مابعد نمی چسبد ولی ماهيت حروف انگليسی طوری است که می توان تمام بيست و شش حرف را به هم چسباند و به صورت يک کلمه درآورد.
باری از ميان نويسندگان غرب، جيمز جويس نويسنده ای است که درباره" چمدانواژه" مطلب را تمام کرده است. اوليس و فينيگانز ويک به يک معنا مينياتوری است از چمدانواژه. اين هم نمونه ای از کاربرد آن در اوليس: Contransmagnificantjewbangtiality
در اين ترکيب واژه اصلیConsubstantiality است به معنای " هم ذاتی". و آن چنين است که در آيين عشا ربانی مومنان مسيحی به يادبود" شام آخر" نان و شراب تناول می کنند و اعتقادشان بر اين است که با مسيح همذات می شوند. به بيان ديگر، تناول نان وشراب در مراسم" تناول القربان"(Communion) به " تبديل ربانی"(Transubstantiation) می انجامد. جويس با ادغام اين دو واژه و چند واژه ديگر خواسته است اين نکته را به طنز القا کند که چنين مراسمی در حقيقت شير تو شير و قاتی پاتی است. منوچهر بديعی، مترجم توانای اوليس، به جای چمدانواژه مذکور اين معادل را انديشيده و به کار برده است: " همفرانيايشرب اليهوداتی"
هم+ فرا+ نيايش+ شرب اليهود + اتی( جزو آخر همذاتی)
نظری به ترجمه- صالح حسينی