تنوع اثار
 
يكي از ويزكي هاي مهم ترجمه هاي ادبي در اين دوره تنوع ترجمه هاست به طوري كه ترجمه ها نشان مي دهند هم اثار مهم در ميان انها ديده مي شود و هم اثار سطحي و بازاري. نكته مهمي كه در اين ميان حايز اهميت است نقش خود مترجمان است انها نه تنها ترجمه كرده اند كه كاركزار ادبي اثار خود هم بوده اند. كمتر مترجمي به سفارش ناشر ترجمه كرده است و ترجمه بيشتر از سر شانس و سليقه بوده تا انتخاب و كزينش. البته اين كار براي ان عده از متر جمان بد هم نبوده است مثلا عبدالله كوثري با ترجمه ادبيات امريكاي لاتين به نوعي به سخنكوي اين ادبيات در ايران هم تبديل شده است و يا اقاي حجازي كه نقش نماينده كوييلو را ايفا مي كند.
 
فقدان نظريه اي منسجم در كار مترجمان ادبي
مترجمان ادبي در ايران بيشتر به حفظ لفظ و تعبيرات و يا سبك نويسنده اصلي و فادار بوده اند و تصوري ديكري از نوع ترجمه اي كه مي تواند مناسب جامعه كتابخوان ايران باشد نداشته اند. خزاعي فر در جند شماره از مترجم به بلاي لفظ كرايي در كار متر جمان ادبي اشاره كرده است. البته جدا از انكه در عمل نشان دادن اينكه كدام ترجمه لفظ كرايي خوب است و كدام بد. كار سختي است و من هنوز هم نمي دانم خزاعي فر جكونه مي خوهد ان را در متن نشان دهد ليكن محتواي نظريه اي كه وي مطرح كرده قابل قبول است و اين با نكاهي دقيق به نمونه هايي از ترجمه مترجمان خوب هم اشكار مي شود.
نكته در اينجا است كه نمي دانم به كدام دليل مترجم ادبي ايراني تصور مي كند بايد صد در صد انجه را در متن اصلي وجود دارد را به ترجمه در اورد. اشنا شدن متر جمان ادبي با بر خي از نظريه هاي ترجمه شايد بتواند به تغيير ديد كاه انها كمك كند
مثلا كمان مي كنم عمل به نظريه اسكوبوس كه در ان هدف نهايي از ترجمه و مخاطب ملاك اصلي تر جمه است مي تواند ملاك كار برخي از تر جمه ها قرار كيرد و يا حتي ملاك ترجمه دوباره اي از برخي اثار.
 
 
منبع: http://translatornotes.blogspot.com