زبان‌شناسی میکوشد تا به پرسشهایی بنیادین همچون «زبان چیست؟» و «زبان چگونه عمل می‌‌کند؟» پاسخ گوید. برای نمونه در این که «زبان آدمی با سامانه ارتباطی دیگر جانوران چه تفاوتی دارد؟»، «کودک چگونه سخن گفتن می‌‌آموزد؟»، «انسان چگونه می‌‌نویسد و از چه راهی زبان نانوشتاری را واکاوی (تحلیل) می‌کند؟»، «چرا زبانها دیگرگون می‌شوند؟» و جز اینها. کسی را که به بررسی‌های زبانشناختی میپردازد، زبان‌شناس می‌‌نامند. زبانشناس اگرچه باید آزمودگی گسترده‌ای در چندین گونه زبان داشته باشد ولی بایستگی و لزومی ندارد که به روانی به چندین زبان سخن بگوید. برای او مهم‌تر این است که بتواند پدیده‌های زبان‌شناختی را مانند سامانه واژه‌های یک زبان یا کارواژه‌های آن را کندوکاو نماید و بازبشکافد. او بیشتر یک مشاهده گر برون گرا و ورزیده است تا یک طرف گفتگو..

دانش زبان‌شناسی با کتاب دستور سانسکریت نوشته پانینی هندی آغاز گشت. پانینی در سده پنجم پیش از زایش مسیح دستور زبان بسیار پیشرفته‌ای نوشت.

دانش زبان‌شناسی شاخه‌های گوناگونی دارد. برخی از آنها از این قرارند: زبان‌شناسی سنجشی-تاریخی، دستور گشتاری، دستور زایشی، آواشناسی، معناشناسی و گونه‌شناسی زبان.عصب شناسی زبان و زبان شناسی بالینی نیز از شاخه های جدید زبان شناسی میباشند